تنها جراحت پایدار، جراحت رنجی است که از متحول نشدن خود می بریم! از کتاب:لطفا گوسفند نباشید، محمود نامنی
آزادی در این نیست که تن به پستی دهیم تا پست ها از ما تمجید کنند.
آزادی واقعی، در عبودیت خداوند است.
در بند خداوند باش و آزاد شو. از همه ننگ ها، بندها، شهوت ها، کج راهی ها، ناراحتی ها، ……
هر چه دربند تر، آزادتر!!!
تعجب آور است؟!
چگونه یک دربند، آزاد نامیده می شود؟!!
ترجمه ی “عبد” چیست؟ “دربند” یا “رها"؟!
باید این آزادی واقعی را هر طور می شود، خرید و به چنگ آورد!!
امام حسین قیمت خیلی زیادی برایش پرداخت: اصحابش را، فرزندانش را و خودش را !!!!!
بهشت با سختی ها آمیخته است!!
هر چه سخت تر بهتر!!!
خدایا توفیقم ده از سختی ها فرار نکنم و خودت به طرف خودت راهنمایی ام کن و توانش را بده!!
توفیقش، رفتنش و رسیدنش همه با دستگیری خودت است!!!
هر اندازه که زن در خودآرایی فرو رود، از تزیین روح الهی خود باز می ماند.
هوا تاریک شده بود. کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که خانمی توجهم را جلب کرد. ژاکت گرم کنش به بدنش چسبیده بود. اما وقتی چشمم به صورت و موهایش افتاد، تقریبا دهنم باز ماند. روسری اش ته سرش بود و تقریبا تمام موهایش با آرایش، بیرون بود. با هم سوار یک تاکسی شدیم. راننده نمی دانست کرایه چقدر می شود. آن خانم مجبور شد چند جمله ای با راننده صحبت کند تا به او بفهماند که چقدر باید بگیرد. بر خلاف ظاهر تازه از اروپا آمده اش، سخن گفتنش خیلی از مد افتاده و بی کلاس بود. حالم به هم خورد!!!
این ها برای این که همینطور در چشم همه یک عروسک زیبا بمانند، نه باید حرف بزنند و نه کسی طرز زندگی و منش آنها را بفهمد چون مطمئنم با فهمیدن این ها، همه حالشان به هم می خورد!!!!
همه دنیا درباره آزادی، شعارها می دهند. اما تا چه حد آزاد هستند؟!
امریکای مدعی مهد دموکراسی!!! چه بلایی دارد سر شهروندانش می آورد!!!!!
پس آمریکایی بودن هم برایشان فایده ای ندارد و همه ی سرنوشت مردمشان به دست صاحبان قدرت است!!
ما که می دانستیم، اما حالا خود مردم آمریکا نیز فهمیدند که چقدر در کشورشان آزادند!!!!!
نهایت آزادی کجا است و چگونه به دست می آید؟
آقای سید جعفر سجادی در کتاب فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی می فرمایند:
نهایت عبودیت، آزادی است!
خدایا مرا در اقیانوس بیکران معانی قرآنت غرق کن
